درباره وبلاگ
آخرین مطالب
جستجو
پیوندهای روزانه
آمار
بازدید امروز : 10
بازدید دیروز : 3
کل بازدید : 31539
تعداد کل یاد داشت ها : 13
آخرین بازدید : 103/9/5 ساعت : 2:56 ص
جمعه 87/6/22 — علی حسن زاده - نظر بدهید
بایدبه فکرغصه ی گلهابود
فکرغروب ساکت یک خورشید
باید ز درد آینه ویران شد
ازغصه سپیده به خودلرزید
بایدبه فکر کوچ پرستوبود
درفکریک کبوتربی پرواز
بایدبه جای یک دل تنهابود
آرام وارغوانی وبی آغاز
بایدبه حرمت غم یک گلدان
آشفته بودوخم شدوویران شد
وقتی زنی زغربت غم تنهاست
بایدشکسته گشت وپریشان شد
بایدبرای تشنگی یک یاس
زیبا تر از تصور باران شد
باید برای تازه شدن گل داد
تسکین روح خسته ی یاران شد
باید ترانه های رهایی را
درکوچه های عاطفه قسمت کرد
باید فدای خنده ی یک گل شد
درخوابهای آینه شرکت کرد
بایدبه فکرحسرت شبنم بود
فکرسپیدی غزل یک یاس
فکر پناه دادن یک لاله
فکرغریب ماندن یک احساس
باید میان خواب گلی گم شد
آیینه بود و عاشق و بارانی
باید شبی ز روی صداقت رفت
در کلبه ی نسیم به مهمانی
باید فشرد دست محبت را
آن گاه آسمانی و زیبا شد
نوشید شهد عشق ز یک چشمه
با احترام راهی دریا شد
باید پناه بود وپر از احساس
باید دلی به وسعت دریا داشت
باید به اوج رفت و برای دل
یک خانه هم همیشه